سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در دعا هنگام باران خواستن گفت : ] خدایا ما را سیراب ساز به ابرهاى رام به فرمان ، نه ابرهاى سرکش خروشان [ و این از گفتار فصیح عجیب است ، چه او ابرهاى با رعد و برق همراه با بادها و آذرخشها را به شتران سرسخت همانند فرموده است ، که بار از پشت بیفکنند و در سوارى دادن سرکشى کنند ، و ابرهاى تهى از رعد و برق ترسناک را به شتران رام تشبیه کرده است که شیرشان را به آرامى مى‏دوشند و به آسانى بر پشتشان نشینند . ] [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 91 اردیبهشت 11 , ساعت 5:0 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین


تا جان مرا به لحظه ها بست

از مستی لحظه ها شدم مست


و از پشت هزار پشت آدم

اکنون که جهان به من رسیده ست


شرمنده شدم از آن هزاران

کاری بسزا نیامد از دست


از غایت غصه ، چشم خشکید

واز فرط قضا چه چشمه ها ، بست


هر خاطره ای جوانه زد ، رفت

هر غصه که قاب قصه شد ، هست


هر کس که پرَش نبود ، میماند

آن دَم که پرنده شد ، زد و جست

= =

حاشا که گله ندارم از کس

تا بوده چنین بوده و تا هست

    ****



لیست کل یادداشت های این وبلاگ